.....................



سلام احسان جونم دوستت دارم شب ات خوش خوب خوب ببینی یعنی من رو خخخخخخ


لعنت بہ دوست داشتنت ڪه
دیوانہ ام ڪرده اما با تو دیوانگی هم زیباست بہ بهانہ ےِ دیوانگی‌ هر جاےِ ناممڪنی در آغوشت میڪشم میبوسمت حتی گاهی چشمانم را میبندم
و تا آنجا ڪه تو هستی پرواز میڪنم و با آهنگِ صدایت میرقصم این دل دیوانگی ڪردن با تو را خوب بلد شده
دیر آمدے آنقدر کہ زندگی را
بہ چهار فصل باختہ ام وَ
قلبم دیگر با هیچ گناهِ عاشقانہ اے
گر نمی گیرد
دل تنگِ تو بودم
که پاییز را عاشقانه سرودم و حالا به اندازه ی
تمام روزهای زمستان
اتاقم گرم است
چون بى قانون ترين مكان دنيا دنياى عاشق هاست آنها حق خود را سهم خود را عشق خود را ميخواهند اما در دنياى عاشق ها قانونى وجود ندارد
تا حق را به حق دار بدهد به چه كسى شكايت كنند آنها فقط خدا را دارند خدا هم اين روزها
سرش شلوغ است و وقت ندارد خدا اين روزها كارى به كار عاشق هاى مظلوم ندارد
من خودم زندگی را تقسیم می کنم شیر و میوه را تو بخر
درد و بلایت را من گردگیریِ خانه با تو باشد
مثل همیشه من خودم از پسِ تمام غصه هایت بَرمیایم تو بپوش بخند و خوب بخواب
من کارهایِ عقب افتاده یِ زیادی دارم باید بارِ بیشتری از زندگی را
به دوش بگیرم دوست داشتنت عجیب وقتم را گرفته
همه چیز در شب زیباتر است
فکر کردن
عشق ورزیدن
در رویا غرق شدن
و آرامشی که شب ها و با در کنار
تو بودن دارم زیبایی همه چیز را
دو چندان می کند
شب بخیر زیباترین
بودنــت آرامشے ست
که تزریــق مے شود
درون رگ هــایم
با حس نفس هــایت
تکثیــر مے شود درون من
مبتــلاے تو شده ام
اے دلیل هر تپــش قلب من
همه چیز در شب زیباتر است
فکر کردن
عشق ورزیدن
در رویا غرق شدن
و آرامشی که شب ها و با در کنار
تو بودن دارم زیبایی همه چیز را
دو چندان می کند
شب بخیر زیباترین
نزار قبانی میگه هم میترسم دوستت داشته باشم
اونوقت تو بری و من درد بکشم هم میترسم دوستت نداشته باشم
که فرصت عاشق تو بودن از دستم میره
و پشیمون می‌شم حالا تو بگو کیف احبک بلا الم و کیف لااحبک بلا ندم چطور عاشقت باشم و درد نکشم و چطور عاشقت نباشم و پشیمون نشم



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 27 / 9

و ساعت 10:59 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیزم امشب روضه بودم واست خیلی دعا کردم دوستت دارم عزیزم به آرزوهات برسی الهی


خیال بوسه ےِ شب تو
نقشی به یادماندنی می زند
بر ڪتیبه ے دلـ.ـم
و جوانه ے عشقت را
درونِ باغِ دلـ.ـم می رویاند
مرا در آغوشت بڪش
و با بوسه هاے آبدارت پذیرایی ڪن
بڪَذار
    چشـمانم
       رو به شب
    نڪَاهت ڪَشوده شود
و مـ.ـن لبریز شوم از عشـ.ـق
امشب می‌خوانمت
هم آوا با تمامی شب بیداران عشق
شاید نجوایم را بشنوے
سر برڪَردانی
و نڪَاهی افڪنی‌
به خرابه‌هاے باقیمانده از یورشت
دنیا هم بیاید بگوید شب است
قبول نمیکنم
جهنم است لحظه هایی که
تُ را ندارم
خواب فقط آن لحظه‌ایست
که تو چَشمانت را میبندی
و من بر سر پنجره‌ی چشمانت
به تماشای چشمک
ستاره‌‌های عشق مینشینم
و به شب نشینیِ صورت ماهَت می روم
ﻫﻮﺱڪِﺮﺩﻡ ﭼﻨﺎﻥ ﮔﯿﺞ ﺷﻮﻡ ﺍﺯ تـꨄـو
ﭼﻨﺎﻥ ﻣﺴﺖ ﺷﻮﯼ ﺍﺯ ﻣـﻦ
ﺯﻣﯿﻦ ﺳﺮﮔﯿﺠﻪ ﺑﮕﯿﺮﺩ
 ڪِه ﭼﺮﺍ که من ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﻋﺎﺷﻖ ﻫﻢ ﻫﺴﺘم
هر شب به جای خواب نشینم به خلوتی
در دل کتـاب یاد تـو را مشق میکنم
????
مـن از
قبیلہ‌ی‌شــعرم
تــو از تــبار سـخن
من‌عاشـقانہ‌ی‌باران
تــو عاشـقانہ‌ی من
پریـده‌مـرغ‌خیـالم
بہ سمت خانہ‌ی تو نشسته مرغڪ عشقت در آشیانہ‌ی من
????



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 26 / 9

و ساعت 9:16 بعد از ظهر


سلام احسان قشنگم خوبی عزیزم امشب روضه حضرت زهرا واست نذر نمک کردم و دعات کردم ارزوهات برسی الهی عزیز

زررر
من مانده ام و شب هایی
ڪه بدونِت خوش نمے گذرد آه چه سخت مے گذرد
 ‌ ‍ ‌‌‌‌ هر شب به شعرهایم
پناه می برم چون به تو در آنجا
دسترسی دارم اینجا تنها جاییست
که بی تو نمی مانم ‌‌‌‌ ‌ ‌‌‌‌ ‌ ‍ ‌‌‌‌
شب ها برایم
خنده هایت را بخوان
که من با لالایی خنده های تُ
به خواب بهشت می روم
دوستت دارم
این گونہ کہ ضربانِ قلبم
با تپش ِ قلب ِ تــــو
هم‌صدا می‌شود
و مَن در اُفُق ِ نگاهت
لبریزِ حس ِ نابِ عاشقانہ‌ها
تو را دوست دارم و می‌دانم خیال بوسیدن روےِ تو
مثال بوسیدن تصویر ماه
بر زلالیِ رودخانه‌اے عمیق است هراس مردنش بیش
لذت بوسیدنش بیش‌تر
در انحصارِ قبیله ی عشاق
جایی میانِ تفکر دخترانه ام
به رسمِ پیوندِ دو نگاه
تو را میخوانم تا
اجابت شود دعایی از
جنس باران
همانقدر رویایی
همانقدر دلچسب
و تو يك روز مى فهمى بعد از من هر كه پرسيد عشق چيست به دورها خيره مى شوى و با اشك خواهى گفت
عشق به دوست داشتنم مشغول بود و من نديدمش آنقدر نديدمش كه صداى سال‌هاى دلتنگيم شد
از تُ چه پنهان گاهی آنقدر خواستنی می شوی
که شروع می کنم
به شمارش
تک تک ثانیه ها
برای یک بار دیگر رسیدن به تُ 
دلم
كمے نه
زيادتنگت شد كمی از دلت را بياور
بخيه بزن
به دل تنگ من
شايد اتفاق خاصي افتاد
شايد دلم
دستهايت را
هنگام بخيه زدن
بوسيد
‍   تو فقط بڪَو مراقب خودت باش من با همین خیالے ڪَہ هر شب در دلــــم با تو عاشقانہ ساختہ ام به دوستت دارم ترجمہ اش مے ڪنم
گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت آنجا که منم
حاجت مهتاب نباشد



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 25 / 9

و ساعت 10:10 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیز دلم دیشب روضه حضرت زهرا بودم واست کلی دعا کردم دستت رو بگیرد گره عشقم به


زیباترین عشق
دلم میخواهم
ساعتها به چشمان
مستت بنگرم
غرق شوم درنگاه عاشقانه ات
وبگویم میخواهمت
دوستت دارم
باش تاباشم
چون‌ بودنم تنها درکنار
تو‌ معنا دارد
فانوس خیال را
به شاخه ی تنهایی می آویزم
درِ تاریکی را
به روی بستر جادوئی شب می بندم
و بایاد چشمانت
در آغوش خیال
تا صبح
خواب ستاره می بینم
خلوت آغوشت
بهاری است که بذر
بوسه هایم را
بر لبهایت میکارم
تا در خرمن عشقت
میوه های سرخ و
آبدار تنت را
مال خود کنم
برای همیشه
به رسم هرشب
منتظر می مانم
و چشم می دوزم به
در
شاید بیاید
بایک چمدان زندگی
تا فراموشم شود
این همه انتظار
این همه دلواپسی
شب ها
عجیب با خیال تو
هم آغوش می شوم
آنقدر که
بوسیدنت تمامی ندارد
هوا هوای دونفره است
و من
ساز دلم را کوک کرده ام
تا ملودی زیبای جان گفتنم را در گوشت
نجوا کنم
بساط عشق را پهن کن
میخواهم
ساقی میخانه ی تنت باشم و
شراب لبانت را بنوشم
دلم میخواهد تورا
چون کودکی ام بخواهم
محکم و یک کلام دست روی توبگذارم
ویک نفس جیغ سردهم
پابر زمین بکوبم که
میخواهم که میخواهم شایدکسی بخاطر
آرامش خودش هم که شده تورا به من برساند



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 25 / 9

و ساعت 8:0 قبل از ظهر


یعنی میشه عشق ما هم همین طوری مثل پدربزرگ ها و‌مادربزرگها بشه من دیوانه وار دوستت دارم احسان جونم

????پدربزرگ????
یادم هست آن قدیمتر ها پدر بزرگم همیشه وقتی دو ساعت بعد اذانِ ظهر  از سرِ کارش می آمد به خانم جان می گفت غذایم را که می آوری نرو بنشین بگذار غذا به من بچسبد من هم که بی خبر از همه جا عالَمِ کودکی بود و نافهمیِ کمالات 
به خودم می گفتم چه ربطی دارد نشستنِ خانم جان و چسبیدنِ غذا به آقا جان بزرگتر که شدم اوّلش در کتابها خواندم حسّی در دنیا هست به نامِ عشق که بی خبر می آید و اوّلین نشانه اش تپشهای ناهماهنگ قلب است خواندم آدمها تنها ازراهِ چشمهایشان به دلِ هم نفوذ می کنند نه حرف اهمیتی دارد و نه بودنِ کسی که دلت را به تپیدن وامیدارد
یک وقتهائی شاید آن غریبه ی آشنا هرگز قسمتِ آدم هم نباشد ولی همان یک بار که ناغافل صیدِ مردمکهای بی قرارش می شوی کافی ست برای هزار سال رؤیا بافتن و خواب دیدن
اینها همه مربوط به داستانها بود و کتابهای ادبیات تا آن روز که
اوّلین شعرم به نامِ نگاهِ تو به دنیا آمد یارجان
همان تو که نه دارَمَت و نه
نداشتنت را بلد می شوم 
حالا دیگر خوب می دانم چیزی که 
آن وقتها باید به آقاجان
می چسبید غذا نبود چشمهای خانم جان بود که  عشق را در همۀ ثانیه های زندگی لقمه می گرفت و می گذاشت در تنورِ دلِ آقا جان
مهر خانم جان بود که باید به وجود آقاجان می چسبید
حالا خوب می فهمم زنده بودن
بی آنکه دلت عاشقی را زندگانی کند به هیچ کجای نامِ آدمیزاد نمی آید



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 9

و ساعت 9:15 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی فدات بشم عزیز دلم شبت خوش دوستت دارم تو تمام دنیا و قلبمی نشد فراموشت کنم دلبرم

❤️‍????????
وقتی به تن تنهایی ام
در دنج ترین نقطه ی شب دست میکشی
نامت در دهانم آب می شود
و وقتی به عشق لبخند میزنی
درست اندازه ی خوشبختی منی
قدری پیش تر بیا
تا فتح من یک نگاه باقیست
دروغ چرا
بگذار راستش را بگویم
راستش را بخواهی
وقتی نگاهت میکنم
قلبم تندتر میزند
انگار از قفسه سینه ام
میخواهد بیرون بیاید
اصلا بگذار کمی راست تر بگویم
من دلم تو را میخواهد
تمام تو را
همه تو را
هر شب
من و مهتاب با بوسه
بدرقه ات می کنیم تا خواب بخواب ای
شُکوه هر شعر و شیدایی بخواب ای دلیل آفتاب و هر روشنایی بخواب که فردا زندگی
با چرخشِ چشمان تو آغاز خواهد شد
کاش شبی بیاید
که با هم ستاره بِشماریم
جایِ غم آرامش موج بزند بین مان
دور شود دلتنگی از دلِ مان
دوستت دارم
دوستت دارم
وپنهان کردن احساس
پشت واژه های شعر
آسان نیست
آنچه که پنهان می ماند تنهایی ست
که آن هم
در نیمه شبی آشکار می شود
دوستت دارم
و رویای بوسه ای را می بینم
که تو در آن
پیش قدم هستی
????❤️‍????



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 23 / 9

و ساعت 9:12 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیزم امروز خواهرم داشت استوری چای دبشی که گذاشتی میگفت من فدای استوری هات بشم

امشب هم مشغولِ دوست داشتنت هســـتم
با خیالم
احساس لمـس دستانت را
مـزه مـزه میڪنم اسم زیبایت را تڪرار میڪنم
بوسه هایت را تمنـا میڪنم
و آغوشت را پیدا میڪنم
و با چشمانی خـیس بین رویـا و حقیقت
بین حال وگذشـتہ بین بودن ونبودن مشغول دوست داشتنت میشوم
براے سرودن از تو
امشب ماه میشوم
ستاره‌ها را بہ موهایم سنجاق می‌ڪنم
معشوقہ‌ے عاشقانہ‌هایت می‌شوم
شراب عشق را در جام دلت میریزم
بوسہ بوسہ شوق می‌شوم
جرعہ جرعہ مستی میشوم
کاری که چشم‌های تو
با شعر کرد
یک اتفاق ساده نبود
تو
آرام پایت را به شعر باز کردی
و در واژه واژه‌اش
معانی تازه‌ای از جنس عشق ریختی
تو
با چشم‌هایت
در شعر کودتا کردی
تا ارتش منظم کلماتِ من
در شبِ انقلابِ مخملیِ نگاه تو
در خود فرو پاشد
مهم نیست که شانه‌هایت تجسم است
و آغوشت خیال همه‌ی یادت اینجاست نگاهت صدایت خنده‌هایت دیگر چه میخواهم
شب سردے‌ست و هوا منتظر باران است
وقت خواب است
و دلم پیش تـو سرڪَردان است
شب بخیـر اےنفست شرح پریشانی مـن
ماه پیشانی مـن دلبر بارانی مـن



:: برچسب‌ها: دلنپشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 22 / 9

و ساعت 10:19 بعد از ظهر


سلام احسان جونم دوستت دارم بهترینم خوب بخوابی آقای یراحی حالشون خوبه طفلی رو چکارش کردند ای داد


تو ڪیستی ڪه
محال از تو شڪل می‌بندد
سوال پشت سوال
از تو شڪل می‌بندد
تو ڪیستی ڪه هوا را
گرفته ای از من
خودم ڪه هیچ
خدا را گرفته ای از من
شانه به شانه یِ رویا
قدم می‌زنم و نشانی چڪاوڬ ها را
از روزنه یِ همیشه سبزِ
چشم هایت میپرسم
بمان در طلوع ناب چڪامه ها
که بی تو به نام اندوه
خوانده می‌شوم
در تڪرارِ ازلیِ افسانه ها
ڪَاهے
سر بزن بہ حوالیِ رویاهایم
مثلا بیا و
یواشڪے تنهایی‌ام را ببوس
یا غافل‌ڪَیرانہ دلتنڪَی‌ام را در
آغوش بڪَیر بڪَذار ڪَرم شود خیالم
از سردے ِ نبودن‌هایت
و خیال عطر تنت
اغواگرے ست
ڪه سڪوت شب را
به غوغا مے ڪشد
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ڪه بمن میخندی
دوباره دلم ضعف میرود دوباره واژه ها صف میکشند
برای سرودنت
برای بوسیدنت
دوباره بیچاره ات میشود دوباره عاشقت



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 21 / 9

و ساعت 10:30 بعد از ظهر


سلام بروی ماهت احسان جونم دوستت دارم خوب بخوابی بوس تمام وجودم بهترین هدیه زندگیم عشق به توست

آنقدر دوستت دارم که
یادم نمی آید از کجا شروع شد
داستان ما نه شروع دارد و نه پایان تو یکهو پایت را
همان جایی گذاشتی که باید میگذاشتی دیگر هم از من نپرس تا کی دوستم داری برای دوست داشتن های من
هیچ پایانی وجود ندارد
دوستت دارم
مثل گم شدن در نقاشى هاى لوور
مثل پرسه در پاريس
مثل شانزِليزه
تو فقط هر از گاهى وطنم باش
من تا هميشه
دوستت خواهم داشت
از تمام تعلقات جهان
از بوی نم باران بهاری
از ردپاهای برفی زمستان
از قهوه های تلخ پاییز
من ‌از میان اینهمه
عشق تو رادوست تر دارم
هر لحظه که به نیمه‌شب نزدیک‌تر می‌شوم
جنون، در قلب و سرم
بیشتر و بیشتر می‌شود چیست راز نیمه‌شب
که دل را خون می‌کند و عقل را مجنون دلتنگی همین نیمه‌های شب است
که بیچاره‌ام می‌کند و بعد
هزیان و هزیان و هزیان
دنیا قرار نیست
دیگه مثل ما داشته باشه
هیچکس قرار نیست
مثل من عاشقت باشه
هیچکس قرار نیست
جوری که من نگات میکنم نگات کنه
هیچکس قرار نیست جوری که
من دوستت دارم دوستت داشته باشه
هیچکس نمیتونه مثل تو
منو دیوونه خودش کنه



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 20 / 9

و ساعت 9:58 بعد از ظهر


سلام احسان جونم عکس صدف بزار استوری ات تا بدونم منو می بینی من توهم نمیزنم بهترین رویای زندگیمی

????
تو
تمام
نیاز منی
به هر آنچه که مرا باز میگرداند
به زندگی مرا به معجزه بیداری میکنی
هر صبح
بیا
شعله بکش بسوزان و
خاکستر کن و در حفره های جانت آرام آرام ته نشین کن حضور بی اراده مرا
من در هوای تو زنده می شوم هر روز
روياهايم را
به دستان تو‌سپرده ام
هر صبح ڪه عشق را
از چشم هايم نفس می ڪشی
ڪمی هواے دلدادگی ام را داشته باش
این بار برای من
یک‌ سبد بوسه بیاور
پیشانی خواب هایم را ببوس
پیله ی تنهایی من
جهانِ‌ اندک من را
همین خیال تو می‌سازد
هر صبح
بیا اگر‌
مسیر جهانم را از یاد نبرده ای
در حوالی رویاهایم کسی هست که
بعد از هر باران دلتنگی
رنگین کمانی میشود برایم
با تار و پود عشق
کسی هست که از شوق آمدنش
به استقبال بهار میروند
خزانهای عاشقی ام
کسی هست که آسمان تنهایی‌ام را
با تمام عظمتش به آغوش می‌کِشد
کسی هست که ابرها را
وسوسه میکند به لحن باران
وقتی هوایش در من گُـل میکند
کسی هست که از
زخمه‌های عاشقانه‌اش
سمفونی بتهوون میشود
موسیقی ذهنم
امــّـا
همیشه کسی هست که نیست



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 20 / 9

و ساعت 9:1 قبل از ظهر


سلام احسان جون خوبی عزیز دل دوستت دارم بوس به چشمای قشنگت

▾در سڪوت شب گوش ڪن…

حتی از این فاصله ی دور هم

می توانی صدای تپش های قلب

مرا بشنوی

ڪه برای خاطر «تـُو» می تپد▾????????

.



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 19 / 9

و ساعت 10:7 بعد از ظهر


جَهاٰنَــم‌تـٌویــی، 

چُـناٰن دٌورَت میگَردَم‌که‌ِهیچکَسْ، 

به‌ِاین‌زیباٰیـی، 

جَهاٰنگَردی‌ْ را‌ٰ تَجرٌبه‌ِ نَکَرده‌ِبٰاشَد????♥️»



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 19 / 9

و ساعت 10:2 بعد از ظهر


اَگَربه‌ِگٌذَشته‌ِبَرگَردَم؛ 

بارهاٰ«تِڪراٰرَت‌ْ»می‌ڪٌنم!

نَه‌اینڪه‌تـٌوبِهتَرین‌ْ«؏ـٰاشِق‌»هَستی؛ 

یاٰمَن‌وَفاداٰرتَرین‌ْمَعشوق؛ 

فَقَط‌در«ڪِناٰرتـٌو»

قَلب‌مَن‌ْدر«آرامتَرین‌ْحاٰلتَشْ»قَراردارَد♡????

href="https://t.me/+PuAD1gaXcSmItTGb">♥️⸙჻ᭂ࿐



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 19 / 9

و ساعت 10:1 بعد از ظهر


‌‌‌ ( شَب‌) رادوستداࢪَم‌برا؎ِغَرق‌شٌدَن‌‌"

در خیال آغوش‌ِتـٌویي‌كهِ‌قَشنگترین‌ْ"

(شَب‌بِخیر) دٌنیاٰ؎ِمَنيٖ



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 19 / 9

و ساعت 9:58 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی عزیز دلم وای دلم میره واسه استوری گذاشتنت فدات بشم عزیز دلم مواظب خودت باش بوس


آسمان چشمانت که مهتابی می شود شب آرام از راه می رسد آرامش می بارد از نگاهت
به وقت مهتاب
ستاره ها گل لبخند را روی لبانت
نقش می زنند نقره فام
و من آرامش را می نوشم
از زمزمه مهتابی چشمانت
من یک عاشقانه ام از جنس بوسه
که هر شب از زیر عقربه های تکرار با بوسه ای
عاشقانه
سر می خورم
روی موهایت
درست
مثل باران
از رویایی
به رویایی دیگر
به تو فکر می‌کنم 
و تو همیشه در عجیب ترین زمان 
در قلب منی 
چه احساس زیبایی است 
که ناگهان 
با فکر زیبای تو 
غافلگیر شوم 
و می‌ نوشم تو را
لب هایت را مثل جامانده ای در کویر
با آخرین قطره از سرابی دور
می پوشم تو را
و این امید بازگشت
در من فقط تویی
قشنگ ترین علاقه ی قلبی منی
آرزویی گمشده
در رویای مــنی
کاش تو را
به اندازه ی یک شب
تقدیر بود
ونَفَس هایت را
قطره قطره بچکان رویِ لبم
من آن گیاهِ تشنه اَم



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 19 / 9

و ساعت 8:9 قبل از ظهر


هر زمان می خندی، احساس سعادت می کنم
عاشق   غیری،   من  اعلام   رضایت   می کنم

روزها در فکر تو شبها به یادت دل خوشم
پشت میزم،  در سر کارم، هوایت می کنم

در میان جمع و  در خلوت   ندارد فرق هیچ
آن قدر دل بسته ام، پیوسته یادت می کنم

تا دلت میگیرد و حس می کنم ساکت شدی
از    تمام    مردم    دنیا    شکایت   می کنم

با غمت غمگینم و وقتی تو شادی غرق شوق
عشق من! هرطور باشد رو به راهت می کنم!

ذکر  تسبیحم  خدایا  خوش نگه دارش  مدام
نیستی، من زیر لب بی خود صدایت می کنم

هی انرژی های مثبت را به وردی دور خود
جمع و با فوتی به سوی تو هدایت می کنم

هرکسی دارد نگاهی، سویم عاقل در سفیه
اعتبارم   را   فدای   یک   نگاهت  می کنم

اشک  می بارد ز دردم  باز  می خندم به تو
بد به این دیوانه بازی دارم عادت می کنم



:: برچسب‌ها: شعر,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 17 / 9

و ساعت 10:30 بعد از ظهر


 ????????

 

- برای تشکر از حضورش :

قربان بودنت بروم (فروغ فرخزاد)❣

- وقتی باهات نمیاد بیرون 

و میگه با دوستات برو :

یک جا به کنار تو ارزد به جهان با غیر 

(هوشنگ ابتهاج)❣

- برای بعد دعوا :

گر تو گرفتارم کنی، من با گرفتاری خوشم (مولانا)❣

- وقتی انلاین نیست و منتظرشین بیاد :

دل بی تو به جان آمد 

وقت است که باز آیی (مولانا)❣

- وقتی میخواد از پیشتون بره :

تو جان منی، وداع جان آسان نیست (سعدی)❣

- وقتی ازتون میخواد راجب مشکلاتتون 

حرف بزنید و شما نمیخواید :

گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم

چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی

- به جای صبح بخیر :

از خواب چو برخیزم، اول تو به یاد آیی (مولانا)❣

- وقتی عکس جدید میفرسته :

در تماشای تو قانع نشوم من به دو چشم

همه چشمان جهان گو به سرم بشتابند (شهریار)❣

- اگر به کسی حسادت کرد :

من زخم تو را به هیچ مرهم ندهم

یک موی تو را به هر دو عالم ندهم (مولانا)❣

.



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 17 / 9

و ساعت 10:29 بعد از ظهر


????????????????????????????????????????????????????????

ای فصل غیر منتظر ِداستان من!
معشوق ناگهانی دور از گمان من

ای مطلع امید من ای چشم روشنت
زیباترین ستاره‌ی هفت آسمان من

آه ای همیشه گل که به سرخی در این خزان
گل کرده ای به باغچه ی بازوان من

در فترت ملال و سکوتی که داشتم
عشق تو طُرفه حادثه ی ناگهان من

ای در فصول مرثیه و سوگ باز هم
شوقت نهاده قول و غزل بر زبان من

حس کردنی‌ست قصه‌ی عشقم نه گفتنی
ای قاصر از حکایت حسنت بیان من

با من بمان و سایه‌ی مهر از سرم مگیر
من زنده‌ام به مهر تو ای مهربان من!

کی می‌رسد زمان عزیز یگانگی
تا من از آن تو شوم و تو از آن من ...

_حسین_منزوی
????



:: برچسب‌ها: حافظ ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 17 / 9

و ساعت 10:28 بعد از ظهر


سلام احسلن جونم فرشته قلب و زندگیم دوستت دارم خوب بخوابی بهترینم

انی
حاکم قلب منی خوب خودت می دانی
همه ی فکر و خیالم فقط اندیشه ی توست
تو همانی که در این خاطره ها پنهانی
در دلم عشق کسی نیست به جز عشق رخت
خط به خط راز مرا از نگهم می خوانی
قلبم از هر نفس تو ضربان می گیرد
همه شب در تپش جان و دلم مهمانی
شدم انگشت نمای همه ی مردم شهر
همه گویند که دیوانه و سرگردانی
دگر افزون شده از زخم زبان، درد دلم
تو همانی که همه درد مرا درمانی
حکم کن ای شه احساس دل عاشق من
حاکم عشقی و این را به یقین می دانی
عشق یعنی با یکی یکجا تماشایی شوی
عاشقش باشی برایش دختر رویایی شوی
راه رویایی شدن اینست که شیدایی کنی
بی شراب و باده ها درگیر شیدایی شوی
عشق یعنی با دو دستت موی او را شانه کن
عشق یعنی با رخش درگیر زیبایی شوی
گر که آتش زد به تو با آن رخ زیبای خود
باکی از آتش نداری و اهورایی شوی
جاده اش گر سخت و ناهموار و پر خنجر شده
بی مهابا در رهش باشی و بودایی شوی
بوی عطرش را اگر هرجا شنیدی هر زمان
کور و کر باشی و پر از حس بویایی شوی

یا که او یا هیچکس دیگر که اینست عاشقی

او اگر هم شد جدا پا سوز تنهایی



:: برچسب‌ها: شعر ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 17 / 9

و ساعت 10:25 بعد از ظهر


سلام احسان جونم خوبی شبت خوش عزیز لحظه هایم دوستت دادم‌و می بوسمت از راه دور الهی من فدای استوریهات


عزیز لحظه هایم
خیال شیرینت
نبض احساس مرا
به تپش وا داشت تا زنده بمانم
و گرمای عطش عشق تو را در
نوبرانه ی این اردیبهشت  از شکوفه های
در هم پیچیده و زیبایی که بعد از
سرمای زمستان میرویند لمس کنم قلب من چه عاشقانه
می تپد برای تو
برای تویی که در تمام وجودم
در بند بندش ریشه کرده ای بیا و مرا به آغوش
امنِ آرامت دعوت کن
برای منی که  این روزها به گرمای دستانت
و ترنم لبخندت
بیشتر نیازمندم
جان دلم
شب که میشود
در دکان منطق را ببند
از در احساس بیا
جان دلم
شبها مغزم کارایی ندارد
اما قلبم، قلبم با تمامش، تو را میطلبد
شب که شد
احساست را برایم بیاور
تو می‌آیی
و آنچنان مرا میفهمی
ڪہ گویی بعد از خدا
تو در من خدایی دیگرے
ڪہ میبینی مرا
میخوانی مرا
میخواهی مرا 
تو می‌آیی
خستڪَی‌هایم را میفهمی
ڪلافڪَی‌هایم را
بغض‌هایم را 
تو می‌آیی و تا آمدنت
من پشتِ دیوارِ تنهاییم
بی سر و صدا روزڪَار میڪَذرانم
تو می‌آیی
میــــــــــدانم
????من عاشق چشمان
فریبای تو هستم
دلباخته ی سیرت
زیبای تو هستم
در بزم دو چشمت
بنشینم به نگاهی
دلداده ی آ ن قامت
رعنای تو هستم????



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 16 / 9

و ساعت 9:34 بعد از ظهر


سلام احسان جونم دوستت دارم بهترین قلبم نبینم بخاطر کارت ناراحت باشی این روزها میگذرد نگین قلبمی


ماه در آغوش شب به خواب مى رود
من هنوز بيدارم
مگر مى شود بى تو به خواب رفت
خاطره ها صف مى كشند به خيالم
و من خمار يك لحظه ديدنت
با من چه كردى هیچ چيز جاى خودش نيست
در تنم لحظه ها تب دارند
و من چه بى تابانه
بر شانه هاى سياه شب
با خيال تو سفر خواهم كرد
اگر تمام تنت بوسه میشد
و تمام تنم لب
شاید، میتوانستم ببوسمت
ودریغ از لبان ناتوان من
و ابدیتی که توئی
از یک بوسه هزار باغ گل میشکفد
هزار دریا
هزار رود
و هزار پرنده آواز میخوانند
از یک بوسه
هزار دریچه باز میشود
و هزار افق
و اگر آن بوسه بر لبان تو باشد
و اگر آن بوسه از آن من باشد
خواب دیدم در ڪوچه‌هایت
رازهایم را می‌فروشی
لبخند می‌زنی به عشقم راست است ڪه می‌گویند
لبخند در خواب شگون ندارد پا برهنه تا ڪُجا دویده ای ڪه این همه گل شڪُفته است
من و تیرِ چراغ برق دردمان یڪی‌ست شب ڪه می‌شود سرمان تاریڪ دلمان پُرنور صبح ڪه می‌شود
سرمان سنگین دلمان خاموش
پیچڪ نگاهم دزدانه
تا پشت پنجره‌یِ اتاق تو بالا امده
با من حرف بزن
من تنها تنهایی هستم
که جز تو
کسی‌ نمی تواند شریک تنهاییم باشد
با من حرف بزن
که من تنها صدایی هستم
که بی‌ تو در سکوت خود خیره می‌‌شوم
با من حرف بزن
که روزگارم نه که نمی گذرد
که تمام دنیای من بی‌ تو جمعه می‌‌گذرد
باور کن
نگاهت
تعبیر تـمامِ
عـاشقانه هاست
حتی
زمانی که
ندارمشان
دوست داشتنت
مثل سرمای خوب زمستان است
می‌رود در دل و جانم
باور کن
نگاهت
تعبیر تـمامِ
عـاشقانه هاست
حتی
زمانی که
ندارمشان



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 16 / 9

و ساعت 8:7 قبل از ظهر


احسان جونم خوب بخوابی دوستت دارم

????❣????من عاشق چشمان

????❣????فریبای تو هستم

????❣????دلباخته ی سیرت

????❣????زیبای تو هستم

????❣????در بزم دو چشمت

????❣???? بنشینم به نگاهی

????❣????دلداده ی آ ن قامت

????❣???? رعنای تو هستم
☔️



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 14 / 9

و ساعت 10:13 بعد از ظهر


سلام احسان جونم فرشته دوستت دارم چقدرسخته با این استعداد و خلاقیت حس کار نداشته باشی راه درست همینه

به نغمه‌‌ایی عاشقانه‌
مرا بخوان که
تپشهای قلب مرا تندتر کند
تا انقدر بلرزد
زیر زانوهایم که
توان ِ ایستادنم نباشند
و عشق
تمام ِ زنجیرهء احساسم را فرا گیرد صدا بزن مرا
و جانم را به لب برسان
که جان ستاندن
از لب‌های من
با لب‌های تو محشر بپا میکند
تُ را دوست دارم اما چطور
انگار كه قلبم را همچون شيشه‌ای
در مشت فشرده و انگشت‌هايم را
بريده باشم تا حد قطع شدن
يعنی ديوانه‌وار
و‌چشم هایم را که بستم
عطر بهشت مرا برد به جایی که گناه متولد نمی شد پر از بوسه و نگاه های عاشقانه
جایی که هرم یک نفس تنم را تب دار می کرد
لبالب از ستاره، رنگین کمان و باران جایی که باید گم شد به امید پیدا نشدن
خنکای نسیم که پلکهایم را بوسید
و چشم هایم را باز کرد
دیدم بهشت تویی
که در آغوشم گرفته ای بخوابم رو به نماز شکر ایستادم
قنوتم که عطر تنت را به خدا پیشکش کرد
کسی با صدای تو آرام در گوشم گفت خوب خوابیدی عشق من
عشق
فاصله را نمی شناسد
دوری را نمی فهمد
جدایی را درک نمی کند
کاری هم به این کارها ندارد
عشق
یک من می خواهد
برای
یک تو
یک تو می خواهد
برای من
و خدایی که این وسط
همه چیز را برای رسیدنمان به هم
سر جایش بچیند.
خدایـــــــــــــــا
حال عجیبــــــــــــی دارم گاهی اشـــــــــک میریـــــــــــــــزم گاهی تا میتوانـــــــــــمـ میخندم
گاهــــــــــی سکوت میکـــــنم و گاهی در دنیـــــــــــایه مسخره ی مجازی ام غرق میشـــــــــــوم
خدایا میدانی؟من دیگر ادم سابق نخواهم شد
نبودن ها نابودم نکرده است رد پاهایشان دیوانه ام کرده
خدایا کفـــــــــــر نمیگویم اما کاش به زمین می آمدی عاشق میشـــــــدی و حس میکردی نبود کسی را که باید باشد
راستـــــــے خوشابحال هرکــــــس که تورا دارد
نســــــــل ما نه تنها عشقمان را نداریم
بلکه خدایمان را هم گم کرده ایم
خدایــــــــــــــــــا زمین نمی آیی



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 14 / 9

و ساعت 10:9 بعد از ظهر


سلام احسان جونی خوبی عزیزم الهی من فدات بشم که آنقدر فعال شدی چشم ات نزنم ای جان چه آهنگ غمگینی

متن موزیک گلای پونه سیاوش قمیشی

صدای خش خش برگ های خزونی توی گوشم ناله میکرد
------------**##**------------
آسمون بغضش رو تو پرده ی ابر های سیاهش پاره میکرد
------------**##**------------
رعد و برق نگاه شهر رو با صداش خواب زده میکرد
------------**##**------------
زمین از این همه سنگینی بار به روی شونه اش گله میکرد
------------**##**------------
همچنان پای پیاده فارغ از صدای خشم آسمونی
------------**##**------------
بیخیال از ناله ها و گله های برگ های زرد خزونی
------------**##**------------
جاده های بی کسی رو گم میکردم آروم آروم
------------**##**------------
تن غربت رو میشستم زیر قطره های بارون
------------**##**------------

------------**##**------------
من به یاد عطر بارون زده ی گل های پونه
------------**##**------------
میکشیدم پای خسته ام و تو جاده به هوای بوی خونه
------------**##**------------
وقتی که صدای خونه من و تا آخر جاده میکشونه
------------**##**------------
این سراب توی جاده که چشم هام رو میپوشونه
------------**##**------------

------------**##**------------
صدای خش خش برگ های خزونی توی گوشم ناله میکرد
------------**##**------------
آسمون بغضش رو تو پرده ی ابر های سیاهش پاره میکرد
------------**##**------------
رعد و برق نگاه شهر رو با صداش خواب زده میکرد
------------**##**------------
زمین از این همه سنگینی بار به روی شونه اش گله میکرد
------------**##**------------
همچنان پای پیاده فارغ از صدای خشم آسمونی
------------**##**------------
بیخیال از ناله ها و گله های برگ های زرد خزونی
------------**##**------------
جاده های بی کسی رو گم میکردم آروم آروم
------------**##**------------
تن غربت رو میشستم زیر قطره های بارون
------------**##**------------

------------**##**------------
من به یاد عطر بارون زده ی گل های پونه
------------**##**------------
میکشیدم پای خسته ام و تو جاده به هوای بوی خونه
------------**##**------------
وقتی که صدای خونه من و تا آخر جاده میکشونه
------------**##**------------
این سراب توی جاده که چشم هام رو میپوشونه



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 14 / 9

و ساعت 1:48 بعد از ظهر


سلام احسان جونم میبوسمت دوستت دارم تو اگر مال من نشی بزرگ‌ترین شانس زندگیت رو از دست میدهی ???? باور کن

معشوقه‌ے تو بودن
آن حالتے از خوشبختی‌ست
که نه در درام عاشقانه‌ و
نه در شعر یافتمش
معشوقه‌ے تو بودن
حس خوب امنیت است
حس دویدن زیر باران
مثل زیباترین رویایے که
در سر داری
معشوقه‌ے تو بودن
شبیه بوسه‌اے میان ابرهاست
خیال خلوت آغوشت
بهاری است که بذر بوسه هایم را
بر لبهایت میکارم
تا در خرمن عشقت
میوه های سرخ و آبدار تنت را
مال خود کنم
برای همیشه و
بی‌انصافی‌ست ڪه من تمام ترانه‌های دنیا را
به یاد تو از بَر ڪُنم و تو
تمام بوسه‌هایت را
نذر او ڪُنی
قلبِ تو سرزمین من است
خانواده من است‎
ملتِ من است
قلبِ تو
قلبِ من است
بنگــر مرا
من قبله ے عاشقیِ تو هستـم
نمازت را
با بــــوسه اے ناب
بر لبــانم
قامت ببند
خیالت را مے بوسم
حال دلم آرام میشود
دیوانه جان میخواهمت
سرمست
عاشق رسوا
مشتاق ِ آغوش
ڪنار عطر ِ خوش ِ بی تابی
ومن اعتراف می‌ڪُنم
دوست دارمَت
یک جور خاص
ڪمی عاشق تر از حَوا
ڪمی مَجنون تر از لیلی
ڪمی شیرین تر از فرهاد
وابسته ات شدم انچنان ڪه ماه به آسمان
ماهی به دَریا
وآدمی به نفَس
وابَستگی دارد
جانانه بگویمت عشق جان من
میخواهَمت و این خودش
در عصرِ ما
آغاز داستانی عاشقانه است



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 13 / 9

و ساعت 10:25 بعد از ظهر


سلام احسان جونم عزیز دلم بهترین قلبم دوستت دارم الهی من فدات بشم که آنقدر فعال شدی و استوری میذاری

????
شب اتفاقِ قشنگیه
اگه تو ماهِ من باشی
آسمان را مرخص کردم
من ماه را شب ها
در صورتِ تو میبینم
از عشق
دو یادگار برایم می ماند
یکی تصویر خنده هایت
و دیگری بغضِ دیدار آخرت
به هر کدام که فکر کنی
نفس در سینه ات حبس می شود
و خیال آغوش تو
شراب‌ترين شعر هر شب است
هر شب‌ترين لبالب شراب‌گونه كه
تا مغز استخوانِ هوسْ‌بوسه
مى رود
ميان من و بازوان تو
من زنده مى شوم
منى كه هميشه ازآنِ توست
سیب سرخ ڪَونه‌هایت طعنه میزند به سیب بهشت و رنگ چشمانت دل می برد از دریا اشڪ شوق می‌شوم
تو بینظیرے و من خوشبخت‌ترینم
ڪه در سرزمین احساس
            عشق‌را‌طواف‌می‌کنم
و
شاید پائیز
بوسه ی شاعریست
که در وسعت یک تنهایی
بر گونه ی معشوق خیالی اش
رنگ می زند‌و پاییز ِ برگ‌ریز
آخـــرین خَط نِــوشتہ‌هایم را
تقدیمِ نگاهت خواهم کرد
تا برگ بہ برگش
بہ زیرِ قــدومِ نگاهت بنوازد
نُتِ زیباے عشقی پایدار
و ممنـــوعہ را
بمان که عشق به حال من ‌وتو غبطه خورد بمان‌که یار توام
عشق کن که بار منی
گم نشو دورنشو
بی تو جهانم خالیست
بی تو دنیای من از درد به هم می پیچد
بی تو سهم من از این حادثه بی اقبالی به تو
نشان بدهم که عشق
عجب معجزه‌ای اس



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 13 / 9

و ساعت 5:8 قبل از ظهر


احسان جونم از اینجا می بوسمت و خیال عشق وشوق زندگی بیشتر میشه و غم عشق ات خیلی بزرگه ولی غمت قشنگه

نمیدونم حسِ واقعیِ تو نسبت به من چیه

و چقدر دوستم داری اما...

می‌خوام بدونی تو قشنگ‌ترین اتفاق زندگیِ من بودی و هستی... (: 

قشنگ‌تر و قابل اعتماد‌تر و دوست‌داشتنی‌‌تر از تویی برای من وجود نداره. من تو رو اندازه‌ی آسمون و ستاره‌هاش، دریا و آب‌هاش، جنگل و درخت‌هاش، و دنیا و آدم‌هاش دوستت دارم. ‌ ‌ 

تو تنها انتخابِ قلبم خواهی بود، مرسی که با بودنت به زندگیم امید میبخشی...????????????????

.



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 12 / 9

و ساعت 7:35 قبل از ظهر


سلام احسان جونم دوست دارم میدونم روزهای سختی میگذرونی و دور شدن از تلویزیون برات سخته فدات بشم جونم

من دوستت دارم

قد قَشنگی چشمآت 

قد عشقی که توی صِداته 

قد بزرگیِ دلت 

قد حرفای توی نِگاهات 

من دوستت دارم

اونقدر که تموم واژه هایی که مینویسم کنار هم فقط واسه تو خلق جمله های قشنگ میکنه 

چون تو دلیل دوست داشتنی تو خودِ خودِ دوست داشتنی دلبرِ من.♥️✨

 

♥️♥️♥️♥️♥️



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 12 / 9

و ساعت 7:33 قبل از ظهر


دوستت دارم حتی اگر دیدار و حرف زندن باهات این عشق رو‌به سرانجام نرساند همیشه بهترین جای قلبمی فقط توو

????????????

 

 

قسم به عشق که دروازه ی سپیده دم است

قسم به دوست که با آفتاب ها ، به هم است

 

قسم به عشق که زیتون باغ های شمال

قسم به دوست که خرمای نخل های بم است

 

سپس به جنون ــ این رهایی مطلق ــ

که در طریقت عشّاق اوّلین قدم است

 

که زیستن تهی از عشق ، برزخی است عظیم

که زندگی است به نام ار چه ، بد تر از عدم است

 

مگر نه ماه شب ماست عشق و خود نه مگر

محاق ماه به خیل ستارگان ستم است ؟

 

ببین ! که وقت جهان بینی است و جان بینی

کنون که آینه ی چشم دوست ، جام جم است

 

 

#حسین_منزوی

 

 

╭ ????????╯

????╯\╲????



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 12 / 9

و ساعت 7:26 قبل از ظهر


احسان جونم دوستت دارم بهترینم بهترین روز زندگیم دیدار با تو هست و باهات حرف بزنم

وقتي تو خوبي من دلم آرام مي‌گيرد
هر ممكن و ناممكني انجام مي‌گيرد

جايي كه تاريخي‌ترين درد بشر عشق است
گور مرا سرسختي «بهرام» مي‌گيرد

يوسف! اگر لب تَر كني نارنج و چاقو هست
اينجا زنِ عاشق زليخا نام مي‌گيرد

بگذار من از نسلِ امروزي جدا باشم
يك زن كه حتّي از نگاهت جام مي‌گيرد

ناپخته‌ها من را نمي‌فهمند باور كن!
ناپخته من را همچنان خود، خام مي‌گيرد

آه از هوس‌هايي كه مي‌گيرد گلوي عشق
عشقي كه قبل از آمدن فرجام مي‌گيرد

آنقدر با افكار هم مُرديم و جنگيديم
آدم ميان زندگي سرسام مي‌گيرد

دنياي عاشق‌ها عجيب و غير معمولي‌ است
ديدي پلنگ از عكس ماهش كام مي‌گيرد!

بگذار هركس هر چه مي‌خواهد بگويد چون
عاشق، سراغِ تشت را از بام مي‌گيرد...



:: برچسب‌ها: دلنوشته غم فراق ,

نوشته شده توسط الناز پوراسماعیلی در 12 / 9

و ساعت 7:23 قبل از ظهر



.:: Powered By LOXBLOG.COM Copyright © 2009 by cheshmanabi ::.
.:: Design By :
wWw.loxblog.Com ::.




................................................ النازپوراسماعیلی ............................................. به صفحه اینستاگرام نقاشی ایرانی من بپیوندید: INSTAGRAM_IRANIAN1PAINTING ............................................. به صفحه اینستاگرام آشپزی من بپیوندید ... lnstagram- cheshmanabi ............................................... https://instagram.com/shayda_wear?igshid=10z6vflya9ey6 مزون مانتوی اینجانب دراینستاگرام عضو شوید ممنون




الناز پوراسماعیلی
















حافظ , دلنوشته غم فراق , دلنوشته لحظه قرار عاشقی , دلنوشته فراق , سهراب سپهری , مولانا , شعر , سخنان بزرگان , دلنوشته چشمان بی فروغ , آشپزی 2 الناز , جک , آشپزی الناز , دلنوشته غم فراق , مینیاتور , صنایع دستی ,




»تعداد بازديدها:
»کاربر: Admin


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 64
بازدید دیروز : 45
بازدید هفته : 253
بازدید ماه : 6497
بازدید کل : 776989
تعداد مطالب : 24296
تعداد نظرات : 2
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


ستاره امید

<-PostTitle->

<-PostContent->

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->

برچسب‌ها: <-TagName->

ادامه مطلب
[ <-PostDate-> ] [ <-PostTime-> ] [ <-PostAuthor-> ]
[ ]
................................. ???????????????? ...........................

دانلود آهنگ
.............................

دانلود آهنگ
.................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
....................................

دانلود آهنگ
........................................

دانلود آهنگ
...........................................

دانلود آهنگ
.........................................

دانلود آهنگ
...........................................